گسترده تر شدن فقر و فلاکت در جامعه، بنیان های زندگی بازنشستگان را همچون سایر اقشار زحمتکش به سوی فروپاشی کشانده است. ادامه خواندن Continue reading
بایگانی روزانه: ژانویه 27, 2021
ارتش اسرائیل از تدارک چند برنامه عملیاتی نظامی جدید علیه ایران خبر داد
ژنرال امیر کوخاوی، رییس ستاد مشترک ارتش اسرائیل، ادامه خواندن Continue reading
نکاتی در مورد فعالیت های دمکراتیک و سوسیالیستی / سیروان هدایت وزیری
قبل از پرداختن به این موضع ، جا دارد که مسله فعالیت های دمکراتیک و سوسیالیستی را در هر جایی یکسان نگیریم و در هر جامعه ایی به شکل های متفاوتی ان را در نظر داشته باشیم . ما به عنوان یک سوسیالیست ، موضوع اصلی را بر حسب جامعه و کشورمان ، یعنی ایران در نظر خواهیم داشت .
فکر می کنم تفکیک فعالیت های دمکراتیک با فعالیت های سوسیالیستی عمدتا به دکترین انقلابات در روسیه مربوط شده باشد . در اولین بار مرحله ایی کردن انقلاب دمکراتیک و انقلاب سوسیالیستی در روسیه مطرح گشت . بطوریکه انقلاب فوریه ۱۹۱۷ ، یک انقلاب بورژا دمکراتیک نامیده شد و انقلاب سوسیالیستی در اکتبر ۱۹۱۷٫ در انقلاب دمکراتیک ، قدرت قانون گذاری به مجلس موسسان سپرده شد و قدرت قانونگذاری در انقلاب سوسیالیستی به شورا های کارگران و زحمتکشان واگذار شد . دکترین نگاه به این دو مرحله ایی کردن ، بر تناسب صف بندی های طبقاتی و چگونگی اعمال هژمونی این یا ان طبقه بود . بطوریکه لنین ساختمانبندی مجلس موسسان را عمومی و غیر طبقاتی ارزیابی کرد و اعتقاد بر این بود که این مجلس منافع طبقات فرودست و کارگر را در نظر ندارد و بیشتر طقات دارا در ان اعمال نفوذ دارند . در نتیجه ، باید چنین مجلسی لغو شود و به جای آن قدرت شوراها ، به عنوان سازماندهنگان ارگان های دولتی ، مستقر شود . البته لازم به ذکر نیز هست که ، خیلی از مخالفان لنین ، اعتقاد داشتند که ” چون حزب بلشویک به رهبری لنین ، در مجلس در حد اقلیت نصاب قرار گرفته بود ، به لغو مجلس موسسان رسیده است ” .
در هر صورت ، مرحله ای کردن دو انقلابات و فعالیت ها برای استقرار این دو انقلاب ، خود جای بحث جداگانه ایی را می طبلید ، لذا از تعمق بیشتر روی این مسله پرهیز می شود . در اینجا اساسا منطق جدا کردن این دو مرحله ، خوبخود به تشتت و سردرگمی پی درپی احزاب چپ جهانی و از جمله چپ سوسیالیت های جامعه ایران منجر گشته و روانشناسی تفکرات را به ، مطلق گرایی بیتشر سوق داده است .
البته آنچه که در مورد تفکیک دو انقلاب مورد سوال هست ، که اساسا فرق بین فعالیت ها ی دموکراتیک و سوسیالیستی چیست ؟ آیا دمکرات ها سوسیالیست نیستند ؟ و یا بر عکس ، سوسیالیست ها ، دمکرات ؟؟ !! برای روشن شدن مسله ، ابتدا باید به خواست و توقعاتی که مردم از دولت بر امده از انقلاب دمکراتیک دارند ، اشاره شود و به نسبت ان نیز مردم از برامد انقلاب سوسیالیستی از دولت .
تا انجایی که به خواست های دمکراتیک در ایران مربوط می شود ، این خواست ها از طرف دولت های موجود سرباز زده شده اند و به رسمیت شناخته نشده اند . این خواست و ارزوهای دمکراتیک عبارتند از :
استقرار یک جمهوری دمکراتیک بر امده از خواست و اراده مردم ( حکومت مردم بر مردم )
جدایی مسله دین از دولت
آزادی بدون قید و شرط احزاب ، فرد در سرنوشت خود و جامعه
آزادی همه جانبه و بی قید و شرط زنان و مساوی بودن حقوق انان با مردان
به رسمیت شناختن تشکل های مستقل کارگری در چارچوب اتحادیه و سندیکاهای خود
به رسمیت شناختن پارلمان منظقه ایی خلق های تحت ستم و حق تصمیم گیری انها در چگونگی اداره کردن منطقه ای خود
رایگان کردن تحصیل برای همه تا حد دانشگاه
تامین بیمه اجتماعی برای همه
دولتی کردن تمامی شاهرگ های اقتصادی و تجاری و تسهیل راه رشد اقشار متوسط جامعه
تعیین دستمزد کارگران و زحمتکشان بر تناسب رشد اقتصادی جامعه
ارایه یک سیاست شفاف و روشن در عرصه بین المللی و به رسمیت شناختن منشور سازمان ملل .
همچنانکه اشکار است که این خواست و ارزوها در ایران هنوز متحقق نشده اند ، لذا احزاب و سازمان های اجتماعی از ابتدا هم و غم خود در تحقق این خواست ها خواهد بود . و اتفاقا صفبندی های سیاسی موجود در ایران باید بر تارک چنین خواست هایی قرار بگیرند و با تحقق این خواست و ارزوها هست که جامعه در پروسه توسعه گام بر می دارد و جامعه منطق راه رشد و پیشرفت را پیدا خواهد کرد . در اینجا به غیر از این خواست و ارزوها ، چه چیز دیگر قابل طرح شدن می باشد ؟ که چپ ها ی ما را مشوق ” آنان ” دیگری کرده است . تا انجایی که انان مطرح می کنند ، لبه تیز حمله به سیستم سرمایه داری و نابودی ان ، لغو مالکیت خصوصی بر وسایل تولید و اجتماعی کردن ان می باشد . آنان معتقدند که با استقرار مالکیت اجتماعی بر وسایل تولید ، استثمار انسان به توسط انسان در جامعه ما رخت می بندد و دولت به معنای کلمه زوال می یابد و در نهایت جامعه به یک ” بهشت ” تبدیل می شود . تا انجایی که به جامعه ایران بر می گردد ، هر دو خواست متفاوت دمکرات ها و چپ ها تا کنونی جنبه مادی بخود نگرفته اند . نه خواست دمکراتیک و نه خواست سوسیالیستی ، ولی محمتمل ترین و منطقی ترین تحقق این دو طرح ، طرح اولی است زیرا تحققق این طرح ، در مقیاس جهانی ، موفق تر و مادی تر بوده است و اجرای طرح دومی غیر ممکن . ولی دال بر این نیست که اجرای طرح دومی در التزام به اجرای طرح اولی در پروسه های قدم بقدم ، جنبه عملی بخود نگیرد .
ساخت و بافت اقتصاد و سیاست حاکم بر ایران ، احتیاج به تغییر اساسی دارد . شروع این تغییر نه از ابتدا ، شورایی کردن اقتصاد و سیاست جامعه ، بلکه دخیل دادن تمامی جامعه در شکوفا کردن اقتصاد و بر تارک یک جامعه باز و دمکراتیک . بر حسب این پیش بینی ست که مبارزه برای تحقق خواست های دموکراتیک از اولویت ها بشمار می ایند و چنبش چپ باید بر موازات این خواست خود را سازمان دهد